2فیلم کوتاه ایرانی در بخشهای جنبی کن پذیرفته شدهاند که میتوان آنها را نماینده کشورمان دانست ولی در فیلمهای بلند سینمایی، کارگردان ایرانی در کن66 داریم اما فیلم ایرانی نه! سینمای ایران که در سالهای نهچندان دور میان کشورهای آسیایی حرف اول را در کن میزد حالا سالهاست که تولیدات رسمیاش بین انتخابهای مدیران این جشنواره قرار نمیگیرد.
اوج حضور موفقیتآمیز سینمای ایران در جشنواره کن به دهه 90میلادی بازمیگردد. از زمانی که فرانسویها سینمای عباس کیارستمی را کشف کردند و این کارگردان با سهگانه معروف کوکر (خانه دوست کجاست، زندگی و دیگر هیچ و زیر درختان زیتون) بهعنوان فیلمساز صاحب سبک شناخته شد. «زیر درختان زیتون» نخستین فیلم ایرانی بود که نامزد دریافت نخل طلای کن شد. وقتی که هیأت داوران فستیوال کن نخل طلا را به فیلم آمریکایی «پالپفیکشن» اهدا کردند مدیران جشنواره از بیاعتنایی نسبت به فیلم عباس کیارستمی ابراز گلایه کردند. شاید به همین دلیل بود که وقتی که کیارستمی فیلم بعدیاش را آماده نمایش کرد دبیر جشنواره کن بدون اینکه فیلم را دیده باشد آن را در بخش مسابقه قرار داد؛ اتفاقی که در تاریخ برگزاری فستیوال کن سابقه نداشت. موفقیت چشمگیر فیلم کیارستمی نقطه اوج حضور سینمای ایران در جشنواره کن شد. پس از این موفقیت شاهد حضور پررنگتر ایرانی در این فستیوال شدیم. حالا دیگر مهمترین جشنواره سینمایی جهان برای سینمای ایران فرش قرمز پهن کرده بود. چند سالی گذشت به مرور رابطه سینمای ایران و جشنواره کن کمرنگ شد، بهخصوص در 6-5سال اخیر که مدیران جشنواره کن اعتنایی به تولیدات رسمی سینمای ایران نکردند. اگر هم فیلمی از ایران به فستیوال رفته در بخشهای جنبی به نمایش درآمده. جایزهای هم اگر داده شده اغلب به دلایل فرامتنی بوده تا جنبههای سینمایی و زیبایی شناسانه. برای شروع، بد نیست ابتدا مروری کنیم بر آنچه میان سینمای ایران و جشنواره کن گذشته است.
سینمای ایران طی سالهای برگزاری جشنواره فیلم کن با آثار متفاوتی در این همایش سینمایی حضور داشته است. پیش از انقلاب نخستین نماینده ایران در این جشنواره «کورش کبیر» ساخته مصطفی فرزانه بود و پس از آن آثاری چون «شب قوزی»، «گاو» و «پستچی» در بخشهای مختلف حضور داشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز با «چریکه تارا» در بخش نوعی نگاه جشنواره شرکت داشت.
طی این سالها ایران نمایندگان مختلفی در جشنواره کن داشت که عباس کیارستمی با حضور در بخشهای مختلف و گاهی نیز بهعنوان داور باتجربهترین فیلمساز ایرانی در جشنواره کن محسوب میشود. «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی در بخش نوعی نگاه توانست دو جایزه روسلینی و بهترین فیلم بخش نوعی نگاه را از آن خود کند. همچنین «زیر درختان زیتون»، «طعم گیلاس»، «ای بیسی آفریقا»، «پنج»، «گریهها»، «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» ازجمله آثار وی در فستیوال کن هستند. در این جشنواره بارها فیلمسازان ایرانی موفق به کسب جوایز مختلفی شدهاند، اما نخل طلا که جایزه اصلی فستیوال کن محسوب میشود را کیارستمی با فیلم «طعم گیلاس» برای ایران به ارمغان آورد؛ موفقیتی که تاکنون دیگر تکرار نشدهاست.
امسال و با شصت و ششمین دوره از برگزاری جشنواره فیلم کن، 6 فیلمساز ایرانی در بخشهای مختلف جشنواره حضور دارند که هیچ کدام نماینده رسمی سینمای ایران نیستند. اصغر فرهادی نیز با فیلم «گذشته» در بخش مسابقه شرکت خواهد کرد. در سالهای اخیر به ندرت پیش آمده که یکی از تولیدات رسمی سینمای ایران مورد پسند مدیران کن واقع شود و بیشتر فیلمهایی که خارج از ضوابط فیلمسازی ایران تولید شدهاند مورد توجه مسئولان این جشنواره قرار گرفتهاند. به این ترتیب شاید این مسئله طبیعی بهنظر برسد که با حضور 6فیلمساز ایرانی در کن، ایران جز دو فیلم کوتاه نماینده رسمیای در مهمترین جشنواره سینمایی جهان ندارد. اطبایی در رابطه با نداشتن نماینده سینمای ایران در جشنواره کن گفته، ما در 2بخش رسمی و 15روز کارگردانان جشنواره کن مجموعا 6 نام ایرانی را میبینیم. فرهادی در بخش مسابقه است و محمد رسولاف در نوعی نگاه و کاوه بختیاری هم با یک فیلم مستند حضور دارد و در بخش فیلمهای کوتاه هم فیلمسازان ایرانی حضور دارند. از این 6فیلم 2فیلم کوتاه بهعنوان محصول ایران شرکت خواهند کرد. آثار علی عسگری و نوید دانشجو را هم در کن خواهیم دید و همچنین فیلم آناهیتا اعظمیزاده که کار او محصول آمریکاست. فیلم کاوه بختیاری هم محصول کشور سوئیس معرفی شده است. فیلم فرهادی محصول فرانسه بهحساب میآید.
اطبایی میگوید سیاستهای جشنواره کن در چند سال اخیر نشان داده به تولیدات رسمی کمتر اهمیت میدهد و بیشتر فیلمهایی را میپذیرد که خارج از ایران تولید شده باشند. انتخابهای کن در چند سال اخیر نشان میدهد که برخلاف صحبت مسئولانش، آنان نسبت به ایران دارای مواضعی هستند. دیگر آنکه ایران در سیستم عرضه و پخش بینالمللی هم دارای مشکلاتی است که باید آسیبشناسی شود. جا دارد با درنظر گرفتن نیروی انسانی، سینمای ایران برنامههای کوتاه و بلندمدتی را طراحی کند تا این مسائل از بین برود و اساساً مشکل از خود ماست که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. باید پذیرفت که شرایط زمانی عامل مهمی است و امروز وضعیت تولید آثار هنری و سینمایی در دنیا تغییر کرده است. دیگر هنرمند لزوماً در کشور خودش فیلم نمیسازد. محمد اطبایی در خاتمه تأکید کرد: در انتها باید بگویم سینمای جهانی، فیلمساز بینالمللی میخواهد. الان «گذشته» ساخته فرهادی اتفاق بسیار خوبی برای سینمای ایران است و میتواند یک فتح باب باشد و قدمی رو به جلو برای سینمای ایران بهحساب بیاید. فرهادی بهعنوان یک فرد ایرانی توانسته با سرمایه و عوامل حرفهای کشور دیگری فیلم بسازد و این یک رخداد خوب برای سینماست.